نوشته های مشابه
آنچه که در بازاریابی عصبی بیشتر مورد توجه قرارگرفته است. میزان پیش بینی خرید شخص است. اینکه سلیقه مشتری را با توجه به تجزیه و تحلیل فرایندهای مغزی او بشناسیم و بتوانیم بر روی ذهن او موثر باشیم. یکی از تکنیک های شناخته شده در بازاریابی عصبی ردیابی چشمی است. چشم شما بدون اینکه متوجه شوید به دنبال تصاویر است.به عنوان مثال وقتی وارد فروشگاهی میشوید از طریق ردیابی چشمی متوجه چیزی که نظر شما را جلب کرده است می شوید.
ردیابی چشمی ابزاری برای مطالعه
از طریق اطاعاتی که از این ابزار به دست می آید میتوان به استراتژی های بهتری در فروش و برند دست یافت. بدین ترتیب که فروشندگان دوست دارند بدانند که مشتریان اول به کدام محصول و کدام قفسه بیشتر نگاه میکنند. و فروشگاه های آنلاین همین موضوع را در مورد وبسایت خود میخواهند. زیرا فهمیدن این موضوع و بررسی آن برای بازاریابان سود بالایی را در بر دارد. در ابتدا این روش تنها درمحیط آزمایشگاه انجام میشده است. اما اکنون با پیشرفت های سخت افزاری و نرم افزار به داده های دقیق تری در مورد رد یابی چشمی رسیده ایم.
ردیابی چشمی در چه زمینه هایی کاربرد دارد؟
در تحقیق روی موارد زیر میتوان از ردیابی چشمی و تاثیر بازاریابی عصبی بر روی فروش استفاده کرد. مانند:
- طراحی ویترین فروشگاه و یا طراحی سایت
- درج قیمت در سایت و یا روی محصول
- تبلیغات و برندسازی
- وسائل شخصی
- فرآیند تصمیم گیری مصرف کننده
- شبکه های اجتماعی و رسانه ها
- طراحی لوگو
ردیابی چشمی چگونه کار میکند
جذاب ترین بخش بازاریابی عصبی که همیشه مورد توجه بوده است. ردیابی چشمی یا Eye Tracking نامیده میشود. این ابزار از زیر مجموعه بازاریابی عصبی میتواند کارگشای هر مشکلی در کسب و کار و در مواجهه با هر محصولی باشد.
مقدار جابجایی چشم از قسمتی به قسمت دیگر در هنگام تماشای یک محصول را میتوان ردیابی چشمی نامید. یک کسب و کار آنلاین میتواند از طریق ویژگی های بصری مانند تصاویر متحرک، عکس ها و فونت به بکار رفته در وبسایت باعث جلب توجه و مکث چشم روی آن محصول شود.
امروزه با استفاده از فناوری های جدید حرکات سر را به صورت سه بعدی اندازه گرفته و میزان حرکت آن به سمت محصولات مختلف سنجیده میشود. به طور کلی خیره شدن و مقدار جابجایی چشم دو عنصر اساسی در ردیابی چشمی به شمار میرود.
سه عامل اساسی در بازاریابی عصبی ، درگیری عصب شناسی، علم روانشناسی و بازاریابی با یکدیگر است. و ردیابی چشمی به عنوان عامل واسطه در این میان در نظر گرفته میشود.
ردیابی چشمی و انتقاد های بر آن
همانطور که می دانید بازاریابی عصبی به معنای شناخت علایق و ذهنیت مشتری نسبت به محصول و در نتیجه خرید آن است. در بازاریابی سنتی که در آن علایق مشتری از طریق پرسشنامه های مختلف سنجیده میشده دیگر کاربردی ندارد. زیرا نمیتوان بدین طریق از ناخودآگاه مشتری و لایه های درونی سلیقه او با خبر شد. اما در روش های نوین میتوان با مطالعه نواحی مشخص شده از مغز به سادگی به اطلاعات دقیقی دست پیدا کرد.
اگر چه این روش از طرف بسیاری از منتقدان مورد نقد و بررسی قزاز گرفته است و بسیاری آن را به عنوان کلاه برداری ذهنی در نظر گرفته اند. زیرا ترس از شناسایی آنچه که در ناخودآگاه انسان قرار گرفته و رازهای مخفی شده در این قسمت انتقاد های اخلاقی زیادی را بر آن وارد کرده است.
به گفته روانشناسان آنچه که ما با یکدیگر صحبت میکنیم بصورت بصری هستند. به این صورت که ابتدا آن را تصور میکنیم سپس آن را بیان میکنیم. به عنوان مثال اگر شما سوالی را در مورد آدرس از شخصی بپرسید آن شخص ابتدا آن را در ذهن خود مجسم میکند و سپس به زبان می آورد.
در این صورت قدرت رقابت در بین شرکت ها همان قدرت بصری ای است که آنها توانسته اند در مدت زمان فعالیت خود در ذهن مشتریان ایجاد کنند. این تصاویر ایجاد شده مانند یک رمز در زمان خرید گشوده میشوند و از رفتار یک مصرف کننده قابل درک است.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازاریابی عصبی به سایت ایران تبلیغ سری بزنید.
