بازاریابی درونگرا ; بازاریابی درونگرا یا اینباند مارکتینگ (Inbound Marketing) و بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing)، دو سبک کاملاً متفاوت بازاریابی هستند که برای موفقیت در هرکدام، به برنامهریزی و ابزارهای خاصی نیاز داریم.
در بازاریابی درونگرا باید تلاش کنید تا محتوا و مفهوم مناسب را که به صورت کامل برای موتورهای جستجو و شبکههای اجتماعی بهینهسازی شده، با توجه به پرسونای مخاطب ایدهآل، در زمان و مکان درستی به مشتریان بالقوه خود عرضه کنید.
در این نوع بازاریابی مهمترین بخش پیدا کردن محتوای مناسبی است که به خوبی مخاطبانتان را درگیر میکند و آنها را ترغیب میکند تا وارد قیف فروش کسب و کارتان شوند. این اتفاق به مرور زمان و با استفاده از فرستادن پیامهای شخصیسازی شده، ایمیلها، شبکههای اجتماعی و راههای متعدد دیگری که برای تبلیغات وجود دارد ممکن خواهد شد.
بازاریابی درونگرا چیست؟
بازاریابی درونگرا، عموماً با تاکتیکهایی تعریف میشود که با روشهای تصمیمگیری خریداران مدرن، همسویی دارند. این سبک از بازاریابی به شما کمک میکند پس از تحقیق در مورد مخاطبان و دریافت مشاورههای ضروری، پیامهای خود را با هر مرحله از پروسهی خرید هماهنگ کنید. به همین دلیل بازاریابی درونگرا، بازاریابی «مجاز» نیز نامیده میشود.
در این روش، به مخاطبان بالقوه اجاره میدهید محتوای آنلاین شما را بیابند و پس از ارزیابی آن، درصورتیکه متمایل بودند، با شما وارد تعامل شوند. اصولاً قدرت مارکتینگ شرکت شما، به قدرت محتوایی که منتشر میکنید بستگی دارد و بهاینترتیب تأکید میکنید که مشتریان کنترل پروسهی خرید خود را در دست دارند.
نکته: بازاریابی درونگرای شرکت شما، باید با سفر مشتریان، یعنی فرایندی که آنها بهطور طبیعی برای پیدا کردن یک راه حل آنلاین طی میکنند، سازگاری داشته باشد. سفر خریدار را میتوانیم در مراحل زیر خلاصه کنیم:
- مرحلهی آگاهی: مشتری بالقوه، به دنبال راه حلی برای مشکلی فعلی خود، یا کسب یک فرصت است.
- مرحلهی سنجش و بررسی: مشتری بالقوه مشکل خود را موردبررسی قرار داده، آن را درک کرده و از راه حلهای موجود آگاه است.
- مرحلهی تصمیمگیری: مشتری بالقوه طیف محدودی از محصولات یا خدمات را در نظر گرفته است و باید یکی از آنها را انتخاب کند.
بهعنوان مثال، «مری» مالک شرکتی است که جورابهای فانتزی میفروشد و حالا به دنبال ترکیبی از استراتژیهای بازاریابی مناسبی است که به کسبوکار در حال رشد او کمک میکند. او که میخواهد روی درآمد بلندمدت خود سرمایهگذاری کند، در جریان تحقیقات بازاریابی با چندین آژانس آشنا میشود که میتوانند خدماتی به او ارائه کنند که با نیازهای او هماهنگ است. با این مثال آشنا متوجه میشویم که تاکتیکهای بازاریابی درونگرا مطابق با سفر مشتری عبارتاند از:
- وبلاگ نویسی
- مدیریت رسانههای اجتماعی
- بازاریابی ایمیلی
- تولید محتوا
- جذب لید
- سئو
مزایا بازاریابی درونگرا
بازاریابی درونگرا همواره تلاش میکند تا مشتریهای درست و مناسبی را برای کسب و کار پیدا کند و در ادامه با برقراری ارتباطی عمیق و ایجاد لذت آنها را به مشتریان وفادار تبدیل کند. بیشتر روشهای بازاریابی سنتی دیگر کارایی خود را از دست دادهاند و مشتریهای مدرن را به اندازه کافی ترغیب نمیکنند.
برای همین است که بازاریابی درونگرا در سالهای گذشته هر روز محبوبتر از دیروز شده و در تلاش است تا با ارائه راهکارهای به روز، مشکلات روشهای سنتی را به خوبی حل کند.
ایده بازاریابی درونگرا این است که چیزی را بدون اینکه «بفروشد» به فروش برساند! در واقع مشتریهای شما به دلیل نیاز خود محصول شما را خریداری میکنند. اهمیت این موضوع زمانی مشخص میشود که بدانید در دنیای امروز دیگر آدمها به دنبال خرید یک محصول نیستند! بلکه هدف ما از خرید هر محصولی، کسب یک «تجربه» تازه است.
در بازاریابی درونگرا ما تنها اطلاعات مورد نیاز مخاطبان را در اختیارشان قرار میدهیم و این کار باعث رشد برند ما و شناخته شدن کسب و کارمان به عنوان رهبری متفکر در ذهن مخاطبان میشود.
معایب بازاریابی درونگرا
از طرف دیگر، محتوایی در جذب مخاطب موفق خواهد بود که بهصورت هدفمند طراحیشده باشد که مستلزم کار دقیق بازاریابان است. طبق آمار، بین شش ماه تا یک سال طول میکشد تا وبسایتی که تازه راهاندازی شده، نرخ واقعی مخاطبان را نشان دهد.